سلام
خوبيد…اوضاع بر وفق مرادتون هست….با درساي اخلاقي ميونتون چجوريه …فك كنم مثل من مشتاق اينجور صحبتا باشين …پس آماده باشيد بسم الله…
يه استاد اخلاقي داشتيم خدا عمرشونو طولاني كنه خوش سيما و از اونايي كه چهرشون داد ميزنه چقدر مهربونن همه بچه ها رو مجذوب خودشون كرده بودند و به نظرم واقعا هم تاثير پذير بودند.ديدين ميگن اوني كه خودش يه چيزيو عمل كرده وقتي در موردش ميگه رو مخاطب تاثير بيشتري داره .به جد هممون ميدونستيم اين استاد اهل عملم هست شعاري صحبت نميكنه …
خلاصه سرتون رو درد نيارم.برامون تعريف ميكردن يه مطلبي رو كه داستان نبود و واقعي بود .مطلب از اين قرار بود كه يه پيرزني به دليل كهولت سن توانايي خيلي از كارا رو حتي كاراي شخصيشو از دست ميده بيماري برش غلبه ميكنه كه عصبش فلج ميشه و ديگه حسي تو بدنش نميمونه…اين پيرزن اولادش همه پسرند و يه چهار پنج تايي عروس داره و لي از اونجايي كه خيلي زخم زبون ميزده همه ازش فراري بودند اخلاق خوبي نداشت همش به دنبال عيب جويي از عروساش بود حتي اگه بهش لطفم ميشد ولي قدر نميدونست و شروع ميكرد به ايراد گرفتن و قر زدن..از ميون عروساش يكي كاملا با بقيه فرق داشت به مادر شوهرش هر روز سر ميزد نظافت خونشش رو ميكرد(پيرزن تا سالم بود خيلي به خونش ميرسيد و از تمييزي همه جا برق ميزد) زيرشو تمييز ميكرد، حمامش ميبرد، موهاشو شونه ميزد غذاي خوب بهش ميداد دكترش ميبرد… ولي همه اينا رو هم كه انجام ميداد باز مادر شوهرش قر ميزد چرا اينجوري اين كارا ميكني بايد اينجوري ميكردي …يه دست مريضاد خشك و خالييم نميگفت ولي با اين حال به خوبي خدمتشو ميكرد و نميذاشت آب تو دلش تكون بخوره اگه هم جايي ازش بد ميگفتن ميگفت نه مادرشوهرم ماهه حرف نداره!
اطرافيون بهش طعنه ميزدند چرا با وجود اينكه فلان اخلاقو داره ميري خونش تازه ظفت و ظوفتش ميدي اين همه نيش و كنايه بارت ميكنه بست نيست …ولي اين صحبتا باعث نشد او ذره اي عوض بشه و كوتاهي كنه ..بلكه روز به روز كه مادرشوهرش جلوش آب ميشد او بيشتر بهش ميرسيد دعاشم اين بود كه خدايا كاشكي هميشه زنده باشن و من بتونم خدمتشون كنم ميگفت حمامش ميبرم كه خدايي نكرده زبونم لال يه وقت عمرش بهش مهلت نداد و دنيا رو ترك كرد مردم نگن اين بي كس بوده تو چرك و كثيفي زندگي ميكرده و…فكر آبروي مادرشوهرش بود تو اين لحظات آخر عمرش عروساي ديگش حتي يه تلفن هم بهش نميزدند.بعد لحظه وداع فرا ميرسه و پيرزن براي هميشه از اين دنيا خداحافظي ميكنه ..ولي از اتفاقات بعدش براتون بگم
اين كار خير عروس با وفا تاثيرات عجيبي تو زندگيش ميذاره(دعاي زير لب ماد شوهر) نه تنها براي خودش برا فرزندانش هم همينطور..يه بركتهايي تو زندگيش مياد يه اتفاقات خوبي ميفته كه به خدا ميگه خدايا من كه لايقش نبودم و سجده شكر به جا مياره يكيش قبولي فرزندش با بهترين رتبه توي بهترين دانشگاهها بود.ديگري رزق و بركت مادي تو زندگيشون بود و …..
يا علي